به یاد تو...

ببین و بگذر....خاطر به هیچ کس مسپار...

مست تو

 

 
در این پیرانه سر، سجاده ای دارم که می ترسم
خدا با آن مرا از حلقه ی دوزخ بیاویزد
 
مرا روز قیامت با غمت از خاک می خوانند
چه محشر می شود مستی که از خواب تو برخیزد
[ شنبه 6 بهمن 1397برچسب:, ] [ 22:49 ] [ هستی ] [ ]
خون در رگهای من
 تو 
مایه‌های اصلی این زندگی هستی..
و مایه‌های اصلی این زندگی می‌باید باشد،
"مثل خون در رگ‌های من... "
 
[ شنبه 6 بهمن 1397برچسب:, ] [ 22:47 ] [ هستی ] [ ]
ا ن ت ظ ا ر

 منتظرت می مونم ..

منتظرت خواهم ماند..

به قولت وفادار باش...

کجا باید برم

یه دنیا خاطره ات 

تو رو یادم نیاره

کجا باید برم

که یک شب فکرت

 منو راحت بذاره...

[ شنبه 24 شهريور 1397برچسب:, ] [ 11:19 ] [ هستی ] [ ]
بودنی ترین

 دستم به بودنت 

نمی رسد.
اما بگذار سر بسته از دلم برایت بگویم
طوری دوسـتت می دارم
که هر شبانه روز بی آنکه ببینمت
بی آنکه ببوسمـــت
بی آنکه لمست کنم
بودنی ترین 
بودنیِ شخصِ جهانم شده ای...
 
 
[ جمعه 29 تير 1397برچسب:, ] [ 1:39 ] [ هستی ] [ ]
...

 جایی دری هست،

روزی آن را خواهی یافت
وقتی که دیگر به دنبالش نیستی..
 
 
[ جمعه 29 تير 1397برچسب:, ] [ 1:36 ] [ هستی ] [ ]
دلتنگی

 

دلتنگی قرار نیست همیشه آدمارو به خیابون بِکِشونه !

 

گاهی وقتا ...

آدمو به دنیایی از خاطره میبره ؛ خاطره هایی که نبودِ کسی رو پُر رنگ تر نشون میدن، گوشه چشمو خیس میکنن ، و یادآورِ این همه فاصله و جدایی میشن !!

 

دلتنگی قرار نیست با قدم زدن از یاد بره، اگر اینطور بود که دیگه دلتنگی نبود ؛

حسِ دلتنگی دقیقا مثل حسِ پرنده ای میمونه که تو قفس گیر افتاده ...

بال داره، توان پرواز کردَنَم داره

اما گیر افتاده و راهِ پرواز نداره !

 

و دقیقا ما هَم تو قفسِ خاطره های یه آدم گیر افتادیم و راهِ پرواز نداریم ؛

یا آدمای تو خاطره هامون باید برگردن قفل این قفسو باز کنن ، یا باید تا آخر عمر توی این قفس بمونیم و بِپوسیم .

 

 

 

[ جمعه 29 تير 1397برچسب:, ] [ 1:33 ] [ هستی ] [ ]
به وصل خود دوایی کن
 
ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا
 
به وصل خود دوایی کن دل دیوانهٔ ما را
 
علاج درد مشتاقان طبیب عام نشناسد
 
مگر لیلی کند درمان غم مجنون شیدا را
 
گرت پروای غمگینان نخواهد بود و مسکینان
 
نبایستی نمود اول به ما آن روی زیبا را
 
چو بنمودی و بربودی ثبات از عقل و صبر از دل
 
بباید چاره‌ای کردن کنون آن ناشکیبا را
 
مرا سودای بت‌رویان نبودی پیش ازین در سر
 
ولیکن تا تو را دیدم گزیدم راه سودا را
 
مراد ما وصال تست از دنیا و از عقبی
 
وگرنه بی‌شما قدری ندارد دین و دنیا را
 
چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که از دوری
 
برآید از دلم آهی بسوزد هفت دریا را
 
بیا تا یک زمان امروز خوش باشیم در خلوت
 
که در عالم نمی‌داند کسی احوال فردا را
 
سخن شیرین همی گویی به رغم دشمنان سعدی
 
ولی بیمار استسقا چه داند ذوق حلوا را؟!!
[ جمعه 29 تير 1397برچسب:, ] [ 1:31 ] [ هستی ] [ ]
زن ها اینگونه میمیرند

 دیروز زنی را دیدم که مرده بود

 
مثل ما نفس می‌کشید
راستی یک زن چطور می‌میرد
مرگش چگونه است؟
یا لبخند به لب ندارد
یا آرایش نمی‌کند
یا دست کسی را نمی‌فشارد
یا منتظر آغوشی نیست
یا حرف عشق که می‌شود پوزخند
می‌زند
آری زن‌ها این‌گونه می‌میرند... 
 
 
 
[ جمعه 29 تير 1397برچسب:, ] [ 1:30 ] [ هستی ] [ ]
سکوت
گاهی سکوت می‌کنی،
چون اینقدر رنجیدی که نمیخوای حرف بزنی.
 
گاهی سکوت می‌کنی،
چون واقعا هیچ حرفی برای گفتن نداری.
 
سکوت گاهی یک انتظاره و گاهی هم یک اعتراض
اما بیشتر وقت‌ها سکوت برای اینه که هیچ کلمه‌ی خاصی نمیتونه غمی رو که تو وجودت داری توصیف کنه
و این یعنی همون حس تنهایی...
 
[ جمعه 29 تير 1397برچسب:, ] [ 1:29 ] [ هستی ] [ ]
از خویش می روم

 گر من به شوق دیدنت از خویش می روم

از خویش می روم که تو با خود بیاری ام
 
 
[ چهار شنبه 20 تير 1397برچسب:, ] [ 19:39 ] [ هستی ] [ ]
جان دادن

 جان به یاد دوست می‌رفت از تنم

این چنین جان دادنی ارزان نبود
 
[ چهار شنبه 20 تير 1397برچسب:, ] [ 19:38 ] [ هستی ] [ ]
رفتن یا نرفتن
رفتن همیشه رفتن نیست،
یه وقتایی رفته ولی هنوز هست،
یه وقتاییم نرفته ولی دیگه نیست.
رفتن اونجاست که از دلش بری یا از دلت بره،
وگرنه بقیه‌ی رفتنا فقط توی عالم واقع اتفاق میفتن و درواقع اتفاق نمیفتن.
 
 
 
[ چهار شنبه 20 تير 1397برچسب:, ] [ 19:36 ] [ هستی ] [ ]
با ما و بی ما

 همه ما یک نفر را داریم که نداریمش !

می‌دانید چه می‌گویم ؟
دوستش داریم
و با قلبمان می‌خواهیم کنارش باشیم ...
به یادش بیدار می‌شویم 
و شب ، قبل از خواب ، به او فکر می‌کنیم ...
برایش ستاره ستاره دلخوشی آرزو می‌کنیم
و دوست داریم سبدِ دلتنگی‌هایش همیشه خالی از دیگران و پر از ما باشد ...
یک نفر که می‌خواهیم دنیا خالی شود ،
اما خودش باشد
کنار ما و بی حوصلگی های‌مان ...
این یک نفر همانی است که با ما ،
ولی بی ماست ...
 
[ چهار شنبه 20 تير 1397برچسب:, ] [ 19:35 ] [ هستی ] [ ]
عشق آخر

 همیشه ترس آخر شدن را داشتم ...

می جنگیدم برای بُردن ؛
برای " اول" شدن !
ولی ...
وقتی تو را دیدم ...
میدانستم که اولینت نیستم
اما دلم میخواست ،
آخرینی باشم که
وارد زندگیت میشود ؛
که تا اخرین لحظه زندگیت ،
فقط من باشم و من ... 
آخر نمیدانی
عشق آخر چه مزه ای دارد‌...
 
 
[ چهار شنبه 20 تير 1397برچسب:, ] [ 19:34 ] [ هستی ] [ ]
چقدر خوب است ...

 ✍

 
چقدر خوب است این آدمی که وقتی 
شما در کنارش هستید 
و قرار است ساعاتی را با هم بگذرانید مدام سرش توی گوشی نیست.
وقتی دارید حرف می زنید توی اینستاگرام پست لایک نمی کند
 یا مشغول جواب دادن به پی ام های تلگرامش نیست.
 اصلا تلفن همراهش را از جیب یا کیفش بیرون نمی آورد.
 آن دقایق می شود انسانی بیگانه با تکنولوژی! 
چقدر خوب است که وقتی با هم می روید جایی و می نشینید
 یک چیزی بخورید؛
 تمام حواسش به در ورودی و آمد و شد مردم نیست 
و زنها و مردها را پشت این میز و آن میز ورانداز نمی کند. 
چقدر خوب است
 وقتی این آدم در میان هیاهو و شلوغی   دستانش را می گذارد
زیر چانه اش و زل می زند
 به چشمانت و طوری به حرف های ساده و پیش پا افتاده ات گوش می کند
 که خودت هم به این فکر می افتی
 که چقدر داری حرف های مهمی می زنی!
همچین آدم هایی را اگر دارید، 
دوست نداشته باشید... 
حیف است.
این ها را عاشق باشید.
این ها فوق العاده اند.
 
 
[ چهار شنبه 13 تير 1397برچسب:, ] [ 14:46 ] [ هستی ] [ ]
روزگار بهترین قاضی است

 ✍

ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻨﺎﺧﺘﻦ آدمها ؛
ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﻋﺠﻠﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ،
ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ، ﺫﺍﺕ ﺗﮏ ﺗﮏ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ...
ﻭ ﺗﻮ ﻣﯿﺮﻧﺠﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ..
ﻭ ﻗﻀﺎﻭﺗﻬﺎﯼ ﻋﺠﻮﻻﻧﻪ ﯼ ﺯﻭﺩ ﻫﻨﮕﺎﻣﺖ ...
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﯽ ..
ﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ ﺑﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ،
ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ..
ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﯽ ..
ﻭ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺳﺘﺖ ﺭﺍ "
ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻧﺖ ﺍﺯ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ؛
ﺯﻣﯿﻨﺖ ﺯﺩﻩ ﺍﻧﺪ ...
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻣﺤﮑﻢ "
ﮐﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ
ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﯼ ...
 
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭﺍ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻦ ..
ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻗﺎﺿﯽ ﺍﺳت....
 
[ چهار شنبه 13 تير 1397برچسب:, ] [ 14:45 ] [ هستی ] [ ]
گاهی آدم نیاز دارد نفهمد

 گاهی آدم نیاز دارد نفهمد ...

نیاز دارد میان کوچه های علی چپ لِی لِی بازی کند ...
نیاز دارد بستنی قیفی بخرد ، و بدون مراعات و ترس از قضاوتها ، لیس بزند ...
یا گاهی روی جدول های کنار خیابان راه برود ... 
آدم نیاز دارد گاهی سر به هوا باشد ...
بلند بلند بخندد ...
تا بغضش گرفت ، بزند زیرِ گریه و با مُشتَش پلک های خیسش را پاک کند ...
درست شبیه کودکی اش ... !
آدم است دیگر ... آمده تا برای خودش زندگی کند ، نه مردم !
من نمی دانم ... کی میخواهیم یاد بگیریم آرمان هایمان را به این و آن تحمیل نکنیم ؟!
هرکس باید خودش باشد ... !
دست از سرِ دیگران و زندگیشان برداریم ...
آنقدر حواسمان به رفتارهای این و آن بود ،
که یادمان رفت خودمان زندگی کنیم ... !
 
 
[ چهار شنبه 13 تير 1397برچسب:, ] [ 14:43 ] [ هستی ] [ ]
حواست باشد

 ✍

آدم ها تا جایشان را برایت خالی نکنند ، ارزش واقعی شان را نمی فهمی ... !
بعضی ها آن قدر معرفت دارند که دلشان نمی آید خودشان با پای خودشان بروند ...
باید حادثه ای بیاید و آنها را ببرد ... !
تا تو در حجمِ خالی نبودنشان ، بنشینی و با خودت سبک ، سنگین کنی ...
ببینی ارزششان در زندگی ات دقیقا کجاست ...؟!
ببینی رفتارت درست بوده ؟!
تازه متوجه می شوی که در اولویت بندی هایت چقدر بیراهه رفته ای ،
چقدر کمتر از لیاقتشان به آنها بها داده ای ...
تازه می فهمی باید در رفتار و بذل محبت کردنت اساساً تجدید نظر کنی ...
حواست باشد !
آدم هایِ خوب ، بی توجهی که دیدند خودشان نمی روند ، روزگار آنها را می برد ...‌
حواست باشد ... !
 
 
[ چهار شنبه 13 تير 1397برچسب:, ] [ 14:42 ] [ هستی ] [ ]
زندگی

 ✍

 
کاش همه معنی راز زندگی را 
می دانستیم 
راز زندگی درک کردن می خواهد 
زندگی چیز کوچک و بی معنی نیست که راحت بتوان از آن گذشت 
زندگی از هر چیزی که فکرش را کنی گران تر و دست نیافتنی تر است 
راز زندگی تو هستی 
بودن تو 
سلامتی تو 
و خنده های شیرین خودت 
و ضربان قلبی که هر ثانیه می شنوی 
و چشمانی که هر روز صبح می گشایی 
راز زندگی...
زندگی دوباره هر روز توست... 
زیرا آدمی یکبار به دنیا می آید و یکبار زندگی می کند 
پس تا میتوانی زندگی را زندگی کن...
 
 
[ چهار شنبه 13 تير 1397برچسب:, ] [ 14:41 ] [ هستی ] [ ]
افسردگی
افسردگی را جدی بگیریم.
 
آدم همینطور که نفس میکشد
میتواند بمیرد....
برای یک رفتن
برای یک بوقِ اشغال
برای یک دوستت دارمِ گفته نشده!!
عکس های گرفته نشده
کافه های نرفته و شعرهای نخوانده
 
آدم میتواند زنده زنده دفن شود
زیرِ خروار خروار خاطره 
و همچنان که مرده است 
بخندد...
و سوال خوبی؟ ها را با خوبم! جواب بدهد
و سوال چه خبر؟ ها را با هیچ....
[ چهار شنبه 13 تير 1397برچسب:, ] [ 14:40 ] [ هستی ] [ ]
تو کجایی ماه من!

 صـدای ِ

نجوای ســتارگان را میشـنوی؟
غــوغایی سـت در آسـمان 
 
مـاه دلبــری میکنـد 
ســتاره چشمـک میـزند 
 
 
تو کجـایی ؟
مــاه مـن ...
[ شنبه 9 تير 1397برچسب:, ] [ 23:12 ] [ هستی ] [ ]
دوستت دارم

 ❄️

اعتقادی به یواشکی دوست داشتن ندارم. دوستت دارم! تو را باید دوست داشت. علنی، بین انظار عمومی تا همه تو را در کنار من بشناسند..
جان دلم! دوست داشتنم صدای بلندی دارد. می‌دانی چیست؟ دوست داشتنت در خفا به من نمی‌چسبد. فکر کن کسی را دوست داشته باشی اما جرات نکنی بغلش مچاله شوی، بترسی از بوسیدنش، حسرت زل زدن در چشم هایش بماند بر دلت، اصلا نمی‌شود هر طور حساب می‌کنم جور درنمی‌آید دوست داشتن یواشکی ات‌..
من تو را به اندازه همه آن‌هایی که یواشکی کسی را می‌خواهند، علنی دوست دارم..
 
[ جمعه 18 خرداد 1397برچسب:, ] [ 17:29 ] [ هستی ] [ ]
بت

 تو آن بتی که پرستیدنت خطایی نیست

 
وگر خطاست مرا از خطا ابایی نیست ...!
 
 
[ جمعه 18 خرداد 1397برچسب:, ] [ 17:27 ] [ هستی ] [ ]
تلخ..

 شکر مریز...

 
دراین قهوه های دلتنگی
 
که من به تلخی این روزگار دلبستم
 
[ پنج شنبه 6 ارديبهشت 1397برچسب:, ] [ 23:20 ] [ هستی ] [ ]
خوشااااا

 این روزا دوباره تنها شدم

اما نمیدونم چراااا

این حس خیلی بده که بفهمی پشتت خالی شده

دلم گرفته

اما نمیتونم به هیچکی بگم

خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود

[ چهار شنبه 15 فروردين 1397برچسب:, ] [ 18:31 ] [ هستی ] [ ]
جانان

 مرا جاڹ آڹ زماڹ باشد  

که تو #جانان من باشی
[ یک شنبه 8 بهمن 1396برچسب:, ] [ 23:23 ] [ هستی ] [ ]
تو...

 تو

 برای یک عمر نَفَس راحت کشیدن الزامی هستی.
باید تو را عمیق نفس کشید
بسیار عمــــیق...
تا ذره ذره انباشته شوی در زندگیم...
[ جمعه 3 آذر 1396برچسب:, ] [ 11:34 ] [ هستی ] [ ]
دلتنگ
 
✩ جمعه ها
✩ شرح دلم..
✩ یک غزل کوتاه است!
✩ که ردیفش همه 
✩ دلتنگ توام"
✩ می آید...!!!
 
 
دانلود موزیک صبرو قرارم
از فریدون آسرایی
ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

ادامه مطلب
[ جمعه 3 آذر 1396برچسب:, ] [ 11:33 ] [ هستی ] [ ]
ساقی من
 
ببین عزیزم
نه جمعه است
نه باران میبارد
نه آسمان ابری ست
نه هوا خیلی دلبری می کند
نه هیچ چیز دیگر ؛
 
شلوغ ترین ساعتِ روز است
و مردم....!
مردم را بیخیال
همچنان در پی لقمه ای نان و بوقلمون
به روز مرگی گرفتارند!
البته که من هم دچارِ روزمرگی ام جانم
کمی فرق دارد اما...
 
بگویم برایت؟!
نگو نمیخندی که میخندی...
من در شلوغ ترین ساعتِ روز
به راننده تاکسی گفتم
دربست منزلِ امنِ آغوش یار...!
..
..
کتاب های شعر آن مردِ عینکی و کراواتی
که گوشه ی پیاده رو بساط کرده بود را
به تمسخر گرفتم که کجای کاری!؟
من چشمانی میشناسم که شاعر تربیت میکنند!
برای کیوسکِ مطبوعاتی صدایم را بالا بردم که از کیهان تا همشهری همه را توقیف کنند ؛ وقتی از تو برایم خبری ندارند
همان بهتر که فعالیتشان متوقف شود!
در سینما قصدِ اکرانِ نگاهت را داشتم
و به کافه، قهوه ای هم رنگِ چشمانت را سفارش دادم...
 
لحظه ای دلم خواست سر به رویِ شانه ات خستگی دَر کُنَم
دلم خواست و فکرم رفت و از این احوال
خمار شدم و تِلو خوردم که جملگی کُنجِ پارک،
ساقی را نشانم دادند...
هوا را از دماغ بیرون پرت کردم که "هه"
این ساقی و بند و بساط اش به درد خودتان میخورد
ساقیِ من با بوسه ای درمان میکند حالِ دلم را...!
 
در نهایت روانه ی تیمارستان شدم و آنجا فهمیدند "عاقل ترین دیوانه ی شهرم" و رهایم کردند ؛
 
خلاصه که...
نه جمعه است
نه باران میبارد
نه آسمان ابری ست
نه هوا خیلی دلبری می کند
نه هیچ چیزِ دیگر
شلوغ ترین ساعت روز است و من ؛
منِ حال خراب
دلم تو را میخواهد...
ساقیِ من ، با بوسه ای درمان میکنی حالِ دلم را....؟؟!
[ پنج شنبه 9 شهريور 1396برچسب:, ] [ 15:57 ] [ هستی ] [ ]
غمگین

 غمگینم

 
مثل پرنده ای که
 
در قفسش بازه
 
اما جایی رو نداره که بره...
 
[ جمعه 3 شهريور 1396برچسب:, ] [ 23:29 ] [ هستی ] [ ]
مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 47 صفحه بعد

آهنگ
دانلود آهنگ جدید کد راست کلیک ممنوع


  • شوم