به یاد تو...

ببین و بگذر....خاطر به هیچ کس مسپار...

اینکه دلم برایت تنگ شده کافی نیست؟!

اینکه دلم برایت تنگ شده کافی نیست!

کافی نیست؟!

 

منتظری چه اتفاقی بیافتد؟!

 

اینکه دیگر در اتاقم

پشت دریچه تنهایی ام

زیربالش همیشه خیس ازگریه ام

هوای تازه ندارم کافی نیست؟!

 

اینکه از چشم های شب زده ام به جای

باران برف ببارد؟!

 

اینکه ستاره ها در آسمان

برای نیمه شبم راه باز کنند؟!

 

اینکه تمام پروانه ها و پرستوهای سرگردان

بعد دعاهایم آمین بگویند؟!

 

نه عزیز دلم

هیچ اتفاقی مهمی نمی افتد  ...

 

جز پژمردن چشم های قهوه ای من ...

جزبه خاک افتادن ساقه های احساس بچه گانه ام ...

 

 

جز ترک خوردن شیشه اعتماد عجیبم ...

منتظری بمیرم تا بیایی؟!

 

[ چهار شنبه 29 شهريور 1394برچسب:, ] [ 14:5 ] [ هستی ] [ ]
قلب من از تپش قلب تو جان می گیرد

تاری از موی سرت کم بشود می میرم

آه! ابروی تو درهم بشود می میرم

 

قلب من از تپش قلب تو جان می گیرد

آه! قلب تو پر از غم بشود می میرم

 

من که از عالم و آدم به نگاه تو خوشم

سهم چشمان تو ماتم بشود می میرم

 

مثل آن شعله که از بارش باران مرده ست

اشک چشم تو دمادم بشود می میرم

 

وقت بیماری و بی‌تابی من دست کسی

جای دستان تو مرهم بشود می میرم

 

جان من بسته به هر تار سر موی تو است

تاری از موی سرت کم بشود می میرم

 

[ چهار شنبه 30 شهريور 1394برچسب:, ] [ 22:22 ] [ هستی ] [ ]
امسال من دو ساله می شوم!

دو سال است که می دانم

بی قراری چیست

درد چیست

مهربانی چیست

دو سال است که می دانم

آواز چیست

راز چیست

چشم های تو شناسنامه مرا عوض کردند

امسال من دو ساله می شوم.

 

[ چهار شنبه 30 شهريور 1394برچسب:, ] [ 22:21 ] [ هستی ] [ ]
عزیزم باغ دل را با قدومت سبز ترکن

 

بیا در کوچه ی تبدار چشمم گام بگذار

غمت را چون چراغی بر فراز بام بگذار

 

قناعت کن به مشکین قطره های عشق نابم

برای صید آهوی دل من دام بگذار 

 

به موهایم نوازش های دستت را عطا کن

به روی گونه هایم بوسه ای خوش فام بگذار

 

نگاهم کن که دادم اختیارم را به دستت

برایم اختیار قلب خود را تام بگذار

 

عزیزم باغ دل را با قدومت سبز تر کن

کنار کوزه ی عشقت برایم جام بگذار

 

[ چهار شنبه 28 شهريور 1394برچسب:, ] [ 16:22 ] [ هستی ] [ ]
در آغوشم بگیر..

در آغوشم بگیر 

ﺗﻤﺎﻡ ِ ﺟﺎﻥ ﻭ ﺗﻨﻢ ﺭﺍ

بکش ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺖ...

ﻣﺮﺍ ﮐﻪ ﻃﺎﻗﺖ ِ ﯾﮏ ﭘﯿﺮﻫﻦ

ﺟﺪﺍﯾﯽ ﻧﯿﺴﺖ..!

 

من...

شیفته آن بوسه

هول هولکی ام

که دیر شده

اما از خیرش نمی گذری..!

 

[ چهار شنبه 28 شهريور 1394برچسب:, ] [ 16:20 ] [ هستی ] [ ]
وقتی که نیستی می ترسم...

من

از وقتـــــهایی که نیستی ...

میــــترسم !

و از وقتـــــهایی که هستی ...

بیــــشتر میترسم !

 

نیستــــــی

میـــــترسم رفته باشی نیایــــــی ...

وقتـــــی که هستی میترسم بــــــروی ...

بـــــــرای همیشه بروی !!

[ چهار شنبه 29 شهريور 1394برچسب:, ] [ 14:20 ] [ هستی ] [ ]
من تمام خنده های جهان را گم کرده ام..

من تمام خنده های جهان را گم کرده ام،

پر شده ام از این همه تاریکی...

حالا تو هی از باران و 

کوچه های خیس شعر به من بگو

از سیب و هوس،

و من پشت می کنم به هر چه لبخند است

به هر چه آفتاب...

رو می کنم

به شب،

به تمام بغضی

که راه نفسم را بند می آورد...

من هوا کم می آورم...

عشق من، چیزی نگو؛

فقط بیا...

 

 

 

[ چهار شنبه 26 شهريور 1394برچسب:, ] [ 17:17 ] [ هستی ] [ ]
نمی خواهم بجنگم

نمی خواهم بجنگم

تو را می خواهم

تنگ در آغوش گیرم

نمی خواهم بجنگم

می خواهم بازی دیگری کنم

 

که در آن

به جای جنگیدن

همدیگر را در آغوش می فشارند

و می توان غلتان

بر قالیچه ای خندید

و می توان هم را بوسید

و بغل زد

آن جایی که انگار

همه پیروزند .

 

[ چهار شنبه 26 شهريور 1394برچسب:, ] [ 17:16 ] [ هستی ] [ ]
تو را ببینم چقدر کار دارم

تو را ببینم؛

می‌بوسم

نوازشت می‌کنم

برای تو خواب تعریف می‌کنم.

 

 

تو را ببینم،

بغل می‌کنم

تمام رویاهایم را می‌بینم

وَ به تمام آرزوهایم

می‌رسم.

 

تو را ببینم

خوب می‌شوم،شاد می‌شوم

زندگی می کنم

به تو سلام می‌دهم

می بویمت،نفس می کشم

و از ته دل می خندم...

 

تو را ببینم خیلی دوستت دارم

 

آخ! تو را ببینم،

چه‌قدر کار دارم.

 

[ شنبه 23 شهريور 1394برچسب:, ] [ 11:36 ] [ هستی ] [ ]
گوشه های آغوشت

مثل زن های کولی

 دنبال جاده های بی مقصد می گردم  

در گوشه های آغوشت

 

هوای دریا به سرم زده

و شرجی شانه هایت

 و امواج تنت

که بومی تنم شده اند

 

تو در کنارم نیستی

و آفتاب گردان های حاشیه ی دامنم

تا جنوبی ترین رؤیا

قد کشیده اند.

 

[ شنبه 24 شهريور 1394برچسب:, ] [ 12:20 ] [ هستی ] [ ]
دست هایت...

طعم دست هایت را

لای انگشتانم جا گذاشته ای...

برای لمس حضورت

اسیر در زمانم

و تو غافل از این خسته

دور می شوی ...

می دانم

یک روز پیدایت می کنم

و هوایت را پس می دهم

اما تو و کوچه و باران

در خیال همیشه آبستن من

 

زنده خواهید ماند .

 

[ شنبه 24 شهريور 1394برچسب:, ] [ 12:25 ] [ هستی ] [ ]
تشنه شنیدنم!

صدای پای تو....

 

خوش‌ترین ترانه ست!...

 

زمزمه کن ... تشنه ی شنیدنم!

 

[ شنبه 24 شهريور 1394برچسب:, ] [ 12:29 ] [ هستی ] [ ]
خواب هایم..

خواب هایم 

بوی تن تو را می دهد

نکند آن دورترها

نیمه شب

در آغوشم می گیری ؟

 

Related image

[ شنبه 23 شهريور 1394برچسب:, ] [ 8:25 ] [ هستی ] [ ]
می خواهمت آن قدر که اندازه ندانم..

یک بوسه بس است از لب سوزان تو ما را

تا آب کند این دل یخ بسته ی ما را

 

من سردم و سردم ، تو شرر باش و بسوزان

من دردم و دردم ، تو دوا باش خدا را

 

جان را که مه آلود و زمستانی و قطبی ست

با گرمترین پرتو خورشید بیارا

 

از دیده برآنم همه را جز تو برانم

پاکیزه کنم پیش رُخت آینه ها را

 

من برکه ی آرام و تو پوینده نسیمی

در یاب ز من لذت تسلیم و رضا را

 

گر دیر و اگر زود ، خوشا عشق که آمد

آمد که کند شاد و دهد شور فضا را

 

هر لحظه که گل بشکُفد آن لحظه بهار است

فرزانه نکاهد ز خزان ارج و بها را

 

می خواهمت آن قَدْر که اندازه ندانم

پیش دو جهان عرضه توان کرد کجا را

 

از باده اگر مستی جاوید بخواهی

آن باده منم ، جام تنم بر تو گوارا

 

[ شنبه 22 شهريور 1394برچسب:, ] [ 13:20 ] [ هستی ] [ ]
کاش بیایی

کاش بیایی

ببوسمت

ببینمت، کیف کنم.

 

دنیا را درون چشم تو تعریف کنم.

[ شنبه 23 شهريور 1394برچسب:, ] [ 11:23 ] [ هستی ] [ ]
بی قرار توام

ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺗﻮ ﺍﻡ

ﺑﯽ ﻗﺮﺍر ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻮ

ﻭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺒﯿﻨﻤﺖ

ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻬﺘﺎﺑﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ

ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﯾﺶ ﻓﺮﻭ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ

ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭ  ﺩﺭﺧﺸشت

ﻭ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺗﺮﯾﻦ ﺗﻘﻼﯼ ﺯﯾﺴﺘﻦ ...

 

[ شنبه 22 شهريور 1394برچسب:, ] [ 15:19 ] [ هستی ] [ ]
براي ديدن چشمت دلم تنگ است ودنیا تنگ...

تمام خانه، پیچ کوچه ها، طول خیابان را    ...

به یادت کوه ها و دشت ها را و بیابان را    ...

 

براي دیدن چشمت، دلم تنگ است و دنیا تنگ

شبیه برّه ای کوچک که گُم کرده ست چوپان را

 

خدا با دیدن چشمان اشک آلود من امروز    

برای حس همدردی فرستاده ست باران را

 

نه آغوشی، نه حتی پاسخ گرم سلامم...، آه

چگونه حس نباید کرد سرمای زمستان را؟!*

 

تو وقتی می رسی که فرصت لب باز کردن نیست

و در خود می کُشم من آرزوهای فراوان را

 

نگاهم می کنی؛ چون کوه، سَرسختم ولی چشمم

گواهی می دهد آرامش ماقبل توفان را!

 

میان خانه عطرِآشنایی دور پیچیده

و باد آورده از آغوش سبزت بوی ریحان را

 

و من که عاشق سرسبزی و کوه و دَر و دشتم

ندیدم بی تو مدت هاست گل ها را، گیاهان را

 

من از آداب مهمانداری ات چیزی نمی دانم

ولی در شهر من رسم است، می بوسند مهمان را

 

میان بازوانت خلوت امنی فراهم کن

برایم فاش کن آن عشق پنهان در گریبان را

 

تو بین خواب هایم با پرستو کوچ خواهی کرد

و من از صبح تا شب، یکّه و تنها کلاغان را...!

 

 

 

 

 

[ جمعه 21 شهريور 1394برچسب:, ] [ 11:24 ] [ هستی ] [ ]
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم

اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم

 

یک قطره ی آبم که در اندیشه ی دریا

افتادم و باید بپذیرم که بمیرم

 

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم

یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم

 

این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی است

من ساخته از خاک کویرم که بمیرم

 

خاموش مکن آتش افروخته ام را

بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم.

 

[ جمعه 20 شهريور 1394برچسب:, ] [ 12:20 ] [ هستی ] [ ]
تا دیدار تو

تا دیدار تو

یک شیشه فاصله است

و من مثل ماهی

میان تُنگ و تُنگ میان دریا!

 

آه!

اگر بشکند این دیوار شیشه‌ای...!

 

[ چهار شنبه 18 شهريور 1394برچسب:, ] [ 14:3 ] [ هستی ] [ ]
نشانی قلبت را هرگز از یاد نبرده ام...

ماه من!

نشانی قلبت را هرگز از یاد نبرده ام

فرسنگ ها هم که دور باشی

هوایت که به سرم بزند

می نشانمت کنار رویا هایم

دست های دلواپسم را

قفل می کنم به بودنت.

 

"تو"

همان جان منی

که گاهی می رسی به لبهایم...

 

[ سه شنبه 14 شهريور 1394برچسب:, ] [ 6:26 ] [ هستی ] [ ]
با کسی بمان که...

گاهی با دویدن برای رسیدن به کسی،

نفسی برای ماندن در کنار او نخواهی داشت!

 

پس با کسی بمان

که نصف راه را به سمتت دویده باشد.

[ سه شنبه 14 شهريور 1394برچسب:, ] [ 6:24 ] [ هستی ] [ ]
می خواهم و می خواهمت!

میخواهم و میخواهمت تا نفسم هست

میسوزم از حسرت و عشق تو بسم هست

 

عشق تو بسم هست که این شعله بیدار

روشنگر شبهای بلند قفسم هست

 

آن بخت گریزنده دمی آمد و بگذشت

غم است که پیوسته نفس در نفسم هست

 

دست من و آغوش تو !هیهات که یک عمر

تنها نفسی با تو نشستن هوسم هست

 

بالله  که جز یاد تو گر هیچ کسم نیست

حاشا که بجز عشق تو گر هیچ کسم هست

 

لب بسته و پر سوخته از پیش تو دورم

نیستی و بخدا گر هوسم است بسم هست

 

[ سه شنبه 17 شهريور 1394برچسب:, ] [ 11:22 ] [ هستی ] [ ]
حق من بودی تو کاش!

بی تو جای خالی ات انکار می خواهد فقط

زندگی لبخند معنا دار می خواهد فقط

 

چشمها با اتفاق تازه عادت می کنند

سر اگر عاشق شود ، دیوار می خواهد فقط

 

با غضب افتاده ام از چشم های قهوه ایت

حال و روزم قهوه ی قاجار می خواهد فقط

 

حق من بودی تو کاش ،حالا برایم نیستی

حرف حق هر جور باشد دار می خواهد فقط

 

نیستی حتی برای لحظه ای یادم کنی

انتظار دیدنت تکرار می خواهد فقط

 

بغض وقتی می رسد ، شاعر نباشی بهتر است

بغض وقتی گریه شد ،خودکار می خواهد فقط 

 

چشم های خیسم امشب آبرو داری کنید

دیده جای گریه اش دیدار می خواهد فقط

 

[ سه شنبه 11 شهريور 1394برچسب:, ] [ 1:14 ] [ هستی ] [ ]
هیچ جز یاد تو..

 

هیـچ جـز یـاد تـو ، رویای دلاویـزم نـیست

هیـچ جـز نـام تـو ، حـرف طـرب انگـیزم نـیست!

 

عـشق می ورزم و می سـوزم و فـریـادم نـه!

دوست می دارم و می خـواهـم و پـرهـیزم نـیست.

 

نـور می بـیـنم و می رویـم و می بـالم شـاد ،

شاخه می گـستـرم و بـیـم ز پـائـیـزم نـیست.

 

تـا به گـیتی دل ِ از مهـر تـو لبـریـزم هـست

کـار با هـستی ِ از دغـدغـه لـبریـزم نـیست

 

بخـت آن را کـه شـبی پـاک تـر از بـاد ِ سـحر ،

بـا تـو ، ای غـنچه نشکـفـته بـیامیـزم نـیست.

 

تـو بـه دادم بـرس ای عـشق ، که با ایـن هـمه شـوق

چـاره جـز آنکـه به آغـوش تـو بگـریـزم نـیست.

 

[ سه شنبه 11 شهريور 1394برچسب:, ] [ 8:14 ] [ هستی ] [ ]
باز دلتنگ توام..

باز دلتنگ توام ؛میل بیابان دارم

امشب اندازۀ صحرای تو باران دارم

 

 كوه آتش به دلم هیچ، كسی می‌داند

كه من از داغ تو در سینه چه پنهان دارم؟!

 

 آه، بیدار كن از خواب گران دریا را

كه من آشفته‌ام امشب سر طوفان دارم

 

 نیستی می‌رسد از راه، غمت دور و دراز

بی تو با این دل بی‌حوصله مهمان دارم

 

تو گل و سبزه‌ای و بوی بهاران داری

من خسته همۀ سال زمستان دارم

 

سر من را به خدا شانۀتان مختصر است

دلی از خاطرۀ دوست پریشان دارم...

 

[ سه شنبه 10 شهريور 1394برچسب:, ] [ 14:9 ] [ هستی ] [ ]
مکن مرا رها که میمیرم...

بیا، مرو ز کنارم، بیا که می میرم

نکن مرا به غریبی رها که می میرم

 

توان کشمکشم نیست بی تو با ایام

برونم آور از این ماجرا که می میرم

 

نه قول هم سفری تا همیشه ام دادی؟

قرار خویش منه زیر پا که می میرم

 

به خاک پای تو سر می نهم ، دریغ مکن

زچشم های من این توتیا که می میرم

 

مگر نه جفت توام قوی من؟ مکن بی من،

به سوی برکه آخر شنا ، که می میرم

 

اگر هنوز من آواز آخرین توام

بخوان مرا و مخوان جز مرا که می میرم

 

برای من که چنینم تو جان متصلی

مرا ز خود مکن ای جان جدا ، که می میرم

 

ز چشم هایت اگر ناگزیر دل بکنم

به مهربانی آن چشم ها که می میرم

 

[ سه شنبه 5 شهريور 1394برچسب:, ] [ 15:3 ] [ هستی ] [ ]
دل بعد دیدنت دیگر به جایي بند نیست

دل که بعد از دیدنت دیگر به جایی بند نیست

عقل هم با دیدن چشم تو قدرتمند نیست

 

ساده مثل عامل تاراج "بانک صادرات"

قلب من را برده ای ، دستم به جایی بند نیست 

 

می شود پایان تلخ عاشقی را حدس زد

پاسخ عاشق ولی چیزی بجز لبخند نیست 

 

اسم خود را حذف کردم از صف اهدای عضو

قلب عاشق ها که دیگر قابل پیوند نیست

 

من فقط با وصف خوبیهای تو شاعر شدم

پیش چشمت اسم شاعر لایقم هرچند نیست

[ سه شنبه 10 شهريور 1394برچسب:, ] [ 10:2 ] [ هستی ] [ ]
دوستت دارم...

دوستت دارم

چو بوی تازه ی نان، به وقت افطار

 

دوستت دارم

چو عطر بوی خوش گل محمدی

 

دوستت دارم

چو یاس های سپید فصل بهار

چو شب بو های باغچه ی حیاط

چو گلبرگ سرخ میان کتاب

 

دوستت دارم

و هر بار بجای گفتنش؛

بو می کشم

تمام عطرهای جهان را

که از تن ات

بارها جا گذاشته ای.

[ سه شنبه 6 شهريور 1394برچسب:, ] [ 14:58 ] [ هستی ] [ ]
وفادار

بگذار که در حسرت دیدار بمیرم

در حسرت دیدار تو بگذار بمیرم

دشوار بود مردن و روی تو ندیدن

بگذار به دلخواه تو دشوار بمیرم

بگذار که چون ناله ی مرغان شباهنگ

در وحشت و اندوه شب تار بمیرم

بگذار که چون شمع کنم پیکر خود آب

در بستر اشک افتم و ناچار بمیرم

می میرم از این درد که جان دگرم نیست

تا از غم عشق تو دگربار بمیرم

تا بوده ام، ای دوست، وفادار تو بودم

بگذار بدانگونه وفاداربمیرم

 

[ سه شنبه 6 شهريور 1394برچسب:, ] [ 14:55 ] [ هستی ] [ ]
باور کن همه دنیا فقط تویی..

این دنیای کوچک و هفت میلیارد آدم!

یعنی تو باور می کنی؟

شمرده ای؟

کی شمرده است؟

جز سیاستمدارها

دیده ای کسی آدم بشمرد؟

باور نکن

عزیزم!

باور نکن

عشق من!

باور کن

همه ی دنیا فقط تویی

و برخی دوستان

بقیه هم تکراری اند ..

[ سه شنبه 3 شهريور 1394برچسب:, ] [ 18:54 ] [ هستی ] [ ]
مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه

آهنگ
دانلود آهنگ جدید کد راست کلیک ممنوع


  • شوم