چندان که...یادت
من گور خویش میکنم
اندر خویش
چندان که
یادت از دل برخیزد
به یاد تو...ببین و بگذر....خاطر به هیچ کس مسپار... |
دلم تنگ شده برایت...
ﺩﻟـﻢ ﺗﻨﮓ ﺷـﺪﻩ ﺑﺮﺍﯾﺖ. . . اﻣﺎ ﻧﻤﯽﺷـﻮﺩ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﮕﻮﯾـﻢ
اﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻟﺘﻨـــــﮕﯽ
ﺩﻟﺘﻨـــــﮕﯽ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻧﺖ ﻣﯽ ﺩﻫــﻢ
با ﺍﯾﻦ ﻧﻮﺷﺘـﻪ. . .
ﺟﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮔـﺬﺍﺭﻡ ﮐـﻪ
شاﯾـﺪ ﯾـــــﮏ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮔـﺬﺭ ﮐﻨﯽ
بخوﺍﻧﯽ !!!
ﻭ ﮐﺎﺵ ﺑﺪﺍﻧـﯽ
ﮐـــــﻪ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﻣـــــﻦ ﺗـــــﻮ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ. . .
ﺗـــــﻮﯾﯽ
کـــــﻪ ﺍﮔـــــﺮ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﺍﺷﺘـﻢ
ﻧﺸﺎﻧﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻡ
به ﻫﻤـــــﻪ ﻭ
ﻣﯽ ﮔﻔﺘـﻢ :
ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧـــــﮕﺎﻩ ﮐﻨﯿـــــﺪ. . .
ﺗﻤـﺎﻡ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣـــــﻦ ﺍﺳت
ادامه مطلب دوستت دارم
دوستت دارم..چرایش پای تو،
ممکنش کردم،محالش پای تو
میگریزی از من و احساس من
دل شکستن هم ،گناهش پای تو
آمدی آتش زدی بر جان من
درد بی درمان گرفتن هم،دوایش پای تو
من اسیرم در میان آن دو چشم
قفل زندان را شکستن هم،سزایش پای تو
سوختم،آتش گرفتم زین سبب
آب بر آتش نهادن هم جزایش پای تو
پای رفتن هم ندارم من،از کوی دلت
پا نهادن بر دل مست و خرابم پای تو
ادامه مطلب بی تو
بے تو تنهایے مرا تخریب و ویران مے کند
خاطــراتت قلب من را،
تیر باران مے کند.
درد دورے و جدایے
درد بے درمــان عشــق
فاصــله دارد مرا
مجنـــون دوران مے کند.... من هنوز در چشمان تو هستم
من هنوز در چَشم های تو هستم
در
دور ترین نقطهِ دنیا
مانده در حسرتِ لبخند هایت
نمی دانم
تو را
از نو
چگونه پیدا یت کنم..
تو اما
بیشتر بخند
بگذار به آمدنت بیشتر دلخوش شوم...
وای از آن روز...
واي از آن روز كه!!! قلبي تك وُ تنها بِشَوَد....!!!
سالها وقت نياز است
كه اِحيا بشود...!!!
مثل محكومِ به اعدام
كه حكمش قطعيست..!!!
بي تو من منتظرم
حكم من اجرا بشود...
پرنده غمگین
دَر من
پرنده غمگینی ـست
که مدتهاست
توان پَرواز ندارد
نه اینکه بال نداشته باشد
نه
لانه اش را گم کرده ...
تو تمام دنیای منی
بودنت
همه چيز را عوض مي كند
اما اينكه
كنارم باشي يا نباشي
دلم می خواهد که باشی...
تو مدام
روي بند بند تنم قدم مي زني
و در آسمان دلم پرواز مي كني
همين كه
نفس ميكشي
قدم مي زني
مي خندي
براي من يعني همه چيز
تو تمام دنياي مني........ شاه بیت
شڪ ندارم ... شاه بیتِ ...
شعرهایم می‌شوے ...
بس کہ با ...
روح و روانم ...
خوب بازی مے‌کنے !...
بی تو نفس نمی کشم
جریمه کرده ای مرا؟ بی تو نفس نمیکشم! تَرکه بزن!جریمه کُن! پا ز تو پس نمیکشم
هرچه پِیِ تو می دوم باز به "بی تو " می رسم
کوه به کوه می رسد باز به تو نمیرسم
راهِ مرا اشاره شو من به کجا رسیده ام؟
هرچه دویده ام تو را خسته شدم ، ندیده ام
دامن خسته ام پُر از گرد تمام جاده ها
زیر نگاه تشنه گمشده ها، پیاده ها...
باز به یک هوای خود رخت مرا تکان بده
بین هزار آشنا سمت مرا نشان بده
سنگ نباش و خط بزن قصه باطل مرا
ترکه بزن جریمه کن ترک نکن دل مرا...
من دلمرده
چند وقتی است فقط متن حواشی هستم طنز تلخی است بگویم تو نباشی ... هستم
چشم را بستم و دوری تورا حس کردم
چشم وا کردم و دیدم متلاشی هستم
گرچه سرسبز ترین ساقه نصیبم شده است
من دلمرده شبیه گل کاشی هستم
لحظه هایم همه از زلزله ها پر شده اند
شکل یک حادثه ی تلخ نباشی ... هستم
سالها از تو و چشم تو غزل گفتم و باز
خبرم هست در این مسئله ناشی هستم
ساعت صفر عاشقی
ساعت صفر عاشقی 00:00
سرم رفت!
تمامش کن و بیا
ساعتی در من
کوک کرده ای به وقت نیامدنت
ڪہ مدام زنگ می خورد..
ساعت عاشقی
ساعت عاشـــقی
در آغـــوشـم بگیــر
که به امنیــت آن محتـاجم
به شانــه هایــت
به نــوازش هایــت
بیا تا روے چشمانــم بنشانمت
که من بے نهــایــت
"دوســتت دارم"
♡♡ ماندگارترین
ﺗـﻮ
ﻣﺎﻧﺪﮔﺎﺭ ﺗـﺮﯾﻦ
ﺧﺎﻃـﺮﻩ اے ﺩﺭ ﻣـﻦ...
ڪﻪ ﻫـﺮ شب
ﺑـﻪ ﯾﺎﺩﺕ
ﺑﺎﺭﺍﻧـے ﺧﻮﺍﻫﻢ ڪﺮﺩ
ﺩﻧﯿﺎﯾـﻢ ﺭﺍ...
بی نهایت دوستت دارم
بی نهایت دوستت دارم ، اگر باور کنی می توانی این سند را، ثبت در دفتر کنی
می توانی باورت را ، از نگاهم بشنوی
یا بسوزانی به پای عشق و خاکستر کنی
شک نکن، ققنوسم و آتش، نمی سوزد مرا
بلکه از سوزاندنم، حال مرا بهتر کنی
امتحان عشق را، با نرخ جان ، پس می دهم
می توانی رد کنی، یا رتبه ی برتر کنی
آنچه می خواهی بکن ، اما مبادا عاقبت
غنچه ی نشکفته ی عشق مرا، پرپر کنی
باورت کردم که برحکم تو گردن می نهم
گرچه تبعیدم به شهر و کشوری دیگر کنی
در کنارت نیستم و آنگونه جذبت می شوم
تا مرا هم مثل خود، مست می و ساغر کنی دلم تنگ شده برایت
ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﺍﯾﺖ ... ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯽ ؟....
ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ..
ﺁﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯿﺖ ..
ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻣﺎﻧﺪﻡ....
ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺯﻣﺰﻣﮥ ﻋﺸﻘﺖ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻢ ....
ﺩﻟﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺎﻝ ﻣﻨﯽ ...
ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺩﻝ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ ..
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﯽ ﻣﻦ سر می کنی ؟ .....
ﻣﮕﺮ ﻣﻦ ﻧﻔﺲِ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩﻡ ؟....
ﮐﺪﺍﻣﯿﻦ ﮔﻞ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﻮﯾﯽ ؟
ﻣﻦ ﮔﻞ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻡ ...
ﯾﺎﺩﺕ ﻫﺴﺖ ﻣﯿﮕﻔﺘﯽ ...
ﮔﻠﻢ ...
ﻧﻔﺴﻢ.....
ﺁﺧﺮ ...
ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺩﻝ ﺧوش کرده بودم به حرفهایت..
زندگی میکردم به عشقت...
کاش نبودنت خواب باشد.....
کاش..... احساس عشق...
هیچگاه نفهمیده ام
دوست داشتن چرا این همه
غم انگیز است؟
هیچگاه
نمیفهمم
چرامیگویند
آدمها با قلبهایشان عاشق میشوند
وقتی که من
همیشه عشق را
درگلویم احساس میکنم؟!
تنها انگیزه ماندنم
ﺗـﻮ ﺍﻧـﺘـﺨـﺎﺏ ﻣـﻦ ﻧـﺒـﻮﺩﯼ ﻋـﺸـﻖ ﻣـﻦ!
ﺳـﺮﻧـﻮﺷـﺘـﻢ ﺑـﻮﺩﯼ ...
ﺗـﻨـﻬـﺎ ﺍﻧـﮕـﻴـﺰﻩ ﻣـﺎﻧـﺪﻧـﻢ!
ﺩﺭ ﺍﻳـﻦ ﻭﺍﻧـﻔـﺴـﺎﯼ ﺷـﻠـﻮﻍ
ﺩﺭ ﺍﻳـﻦ ﺯﻧـﺪﮔـﯽ ﺑـﯽ ﺍﻋـﺘـﺒـﺎﺭ ..!
ادامه مطلب چقدر باید بگذرد
چقـدر باید بگذرد... تا مـن ...
در مـرور خـاطراتم...
وقتی...
از کنار تــو رد میشوم...
تنـــم نلــرزد…
بغضــم نگیــرد…
اشکم نریزد...
موسیقی از علی اصحابی
آغوش خالی
بدون حد و مرز دوستت دارم
مرا ترجیح بده به قدم زدن و غرق شدن در موسیقی
به خندیدن... ؛ رقصیدن...
مرا ترجیح بده
به این کتاب ها... به داستان ها...
به نشستن و از باران گفتن...
مرا ترجیح بده
به لذت استشمام عطر اقاقی ها
به تماشای غروب... به بافتن رویا...
مرا ترجیح بده
به زندگی... به خواب... به مهتاب...
مرا به همه ی دنیا ترجیح بده...
من ارزشش را دارم!
تنها منم که تو را
بدون مرز
بدون حد
بدون قانون دوست دارم!
مرا ترجیح بده به خواندن همین جملات...
|
درباره وبلاگ نویسندگانآخرین پست هاپیوندهای روزانهآرشیو ماهانهپیوندهاسایت آوازکدیگر امکانات
طراح قالب: آوازک |
آمار
وب سایت: