به یاد تو...

ببین و بگذر....خاطر به هیچ کس مسپار...

زندگی با تو

زیر باران بنشینیم که باران خوب است

گم شدن با تو در انبوه خیابان خوب است

 

با تو بی تابی و بی خوابی و دل مشغولی

با تو حال خوش و احوال پریشان خوب است

 

رو به رویم بنشین و غزلی تازه بخوان

اندکی بوسه پس از شعر فراوان خوب است

 

نگهت را به نگاهم گره کن تا که ببوسم رویت

گاه گاهی گذر از کفر به ایمان خوب است

::

وقت خوبی ست،بگو حال ضیافت داری؟

مستی جاده ی خلوت  یاران خوب است

 

نم نم بارش باران حس و حال مستی

زندگی با تو...کنار تو..به یزدان خوب است

 

 

[ شنبه 21 آذر 1394برچسب:, ] [ 8:9 ] [ هستی ] [ ]
بی تو هر ثانیه ،سالی است..

حس دستان تو عالی است ، حقیقت دارد

بی تو هر ثانیه ، سالی است ، حقیقت دارد

 

من عروس غمم و عمر عزیزم همه شب

غرق داماد خیالی است ، حقیقت دارد

 

بی هوای نفست ، زمزمه های دل من

آتش رو به زوالی است ، حقیقت دارد

 

 من  و دلتنگی و تنهایی و بی همنفسی   . . .

جای چشمان تو خالی است ، حقیقت دارد

 

[ جمعه 20 آذر 1394برچسب:, ] [ 13:10 ] [ هستی ] [ ]
من تو را نمی سرایم!

 من تو را نمی سرایم !..

تو ...

خودت در واژه ها می نشینی ..!

خودت قلم را وسوسه می کنی !!

و شعر رابیدار می کنی!!

[ جمعه 20 آذر 1394برچسب:, ] [ 9:41 ] [ هستی ] [ ]
احساس دوست داشتنت

چـــه وقت گــــل کند آیا شکوفه های تنت

چه قدر مانده که دستم رسد به پیرهنت ؟

 

چگــونه صبــر کنــم کـــه باز برچینــم

شکوفه ی غزل از ابروان پر شکنت

 

غمـی نجیب نهفته ست در دلم  که مرا

رها نمی کند احساس دوست داشتنت

 

تو آن دقایق شیرین خاطرات منی

با خود ببر مـرا بــه تماشای باغ نسترنت

 

تمام شهر به تایید من بپا خیزند

اگـــر دقیـــق ببینند از نگاه منت

 

چگونه با تـــو بجوشــــم؟چگــونه دل بدهم ؟

منی که این همه می ترسم از جدا شدنت

 

[ جمعه 20 آذر 1394برچسب:, ] [ 9:34 ] [ هستی ] [ ]
که زنده ام به هوایت..

قسم به خوبی حالم...شبی که می آیی..

قسم به شعر و ترانه....شب و هم آوایی

 

 قسم به تلخی دوری...به واژه برگرد

به زجر و صبر و تحمل...به این شکیبایی

 

 به سیل خاطره ها و عبور حسرتها

به وسعت دل تنگ و به عمق تنهایی

 

 قسم به لحظه نابی که فاصله طی شد

به شور و شوق من و تو....در اوج شیدایی

 

 قسم به بکری آغوشمان...به ایجازش

به بوسه های مداوم...سکوت رویایی

 

"که زنده ام به هوایت...فقط همین و همین"

"که بی تو ذوق ندارم به هیچ دنیایی"

 

 بیا و با دل تنگم کمی مدارا کن

بخوان...بخوان غزلم را...بگو که می آیی

 

[ پنج شنبه 19 آذر 1394برچسب:, ] [ 15:52 ] [ هستی ] [ ]
حسرت داشتن تو..

دیروز را در آرزوی پیدا کردنت

امروز را در این اندیشه

که چگونه می شود که تو برای من باشی !

و

فردا را

در این وحشت

که باید تو را در قالب هدیه ای زندگی بخش

به دست تقدیر بسپارم

می گذرانم . . .

 

چه کسی خواهد دانست

که عمق این درد در وجودم تا کجاست ؟

وچه کسی با من اشک خواهد ریخت ؟

برای عشقی که دیر رسید

و زود رهسپار خواهد شد !

 

 باز من می مانم  و

حسرت داشتن تو..

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

ادامه مطلب
[ پنج شنبه 19 آذر 1394برچسب:, ] [ 11:19 ] [ هستی ] [ ]
هزار بار به سویت موج بر می دارم

ساحل که تو باشی 

ترسی از صخره ها نیست 

هزار بار به سویت 

موج برمی دارم

سرم به سنگ  هم  بخورد

دوباره برمی گردم 

دوباره برمی گردم ..

 

[ پنج شنبه 19 آذر 1394برچسب:, ] [ 9:33 ] [ هستی ] [ ]
جزیره ایست عشق تو

جزیره‌ای‌ست عشق تو

که خیال را به آن دسترس نیست

خوابی‌ست ناگفتنی

تعبیر ناکردنی

به‌راستی عشق تو چیست ؟

گل است یا خنجر ؟

یا شمع روشنگر ؟

یا توفان ویران‌گر ؟

یا اراده‌ی شکست‌ناپذیر خداوند ؟

 

تمام آن‌چه دانسته‌ام

همین است 

تو عشق منی

و آن‌که عاشق است 

به هیچ چیز نمی‌اندیشد

جز تو..

 

[ پنج شنبه 19 آذر 1394برچسب:, ] [ 9:30 ] [ هستی ] [ ]
کجا بجویمت!

کجا بجویمت ؟

من تو را در باغ خاطراتم

فصل به فصل

برگ به برگ

خاطره به خاطره  جسته ام !

 

من تو را در قلبم

دل به دل

طپش به طپش

بطن به بطن  جسته ام !

 

من تو را در ذهنم

موج به موج

خیال به خیال

ریشه به ریشه جسته ام  !

 

من تو را در چشمم

پلک به پلک

مژه به مژه

مو به مو  جسته ام  !

 

من تو را در شعرم

جمله به جمله

خط به خط

حرف به حرف  جسته ام  !

 

......

چگونه است ؟

که همه جا می یابمت !

اما کنارم نیستی؟ 

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

ادامه مطلب
[ چهار شنبه 18 آذر 1394برچسب:, ] [ 18:4 ] [ هستی ] [ ]
چه می شد؟

چه می شد می توانستی ، تو سهمم باشی و باشی

نه یک روز و نه یک هفته ، دمادم باشی و باشی

 

منم عاشق ترین حوا ، چه می شد می توانستی

در این دنیای چرک آلود ، برایم باشی و باشی!!

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

ادامه مطلب
[ چهار شنبه 18 آذر 1394برچسب:, ] [ 15:20 ] [ هستی ] [ ]
انتظار یعنی تو..

برای هر غزلم . اعتبار یعنی تو

میان شعر و ترانه نگار یعنی تو

 

خزان و خش خش و خشکی باغ من هستم

شکفتن گل و عید و بهار یعنی تو

 

 سکوت ساحل و سرمای سنگ یعنی من

طنین تنبک و تنبور و تار یعنی تو

 

چقدر دوری و دوری بیا بمان پیشم

برای من که دچارم قرار یعنی تو

 

 نمی شود که تو گفتی منم... منم اما

همیشه در دل من انتظار یعنی تو

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

ادامه مطلب
[ چهار شنبه 18 آذر 1394برچسب:, ] [ 13:25 ] [ هستی ] [ ]
ستایش تو

اگر زمان و مکان در اختیار من بود

ده سال پیش از طوفان نوح عاشقت می‌شدم

و تو می‌توانستی تا قیامت برایم دلبری کنی

یک‌ صد سال به ستایش چشمانت می‌گذشت

و سی هزار سال صرف ستایشت

و تازه

درپایان عمربه دلت راه می یافتم.

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

ادامه مطلب
[ سه شنبه 17 آذر 1394برچسب:, ] [ 19:29 ] [ هستی ] [ ]
برای گرم شدن جز عشق وسیله ای نیست

برف

نگرانم نمی‌کند.

حصار ِ یخ

رنجم نمی‌دهد

زیرا پایداری می‌کنم

گاهی با شعر و

گاهی با عشق

که برای گرم شدن

وسیله‌ی دیگری نیست

جز آنکه

دوستت بدارم

یا برایت

عاشقانه بسرایم.

من

همیشه می توانم

از دستانت

اخگر بگیرم

و از عقیق ِ لبانت، آتش.

از بلندای لطیف ِ تو

و از ژرفای سرشارت، شعر.

من می توانم

از همین فاصله ها

عاشقانه دوستت بدارم.

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

ادامه مطلب
[ سه شنبه 17 آذر 1394برچسب:, ] [ 17:10 ] [ هستی ] [ ]
لبریزم از تو

کجا پنهان کنم تو را؟!

پشت کدامین واژه

کدامین سطر

که از خط شعرهایم بیرون نزنی

و طبل رسوایی ام را نکوبی

 

 کجا پنهان کنم تو را ؟!

که گونه هایم

از عشق گل نیندازند

چشمانم

از دوری ات نبارند

و دستانم

بهانه ات را نگیرند.

 

لبریز ام از تو

 عطر دلدادگی ام

تمام شهر را پر کرده است

و تو

آشکارترین پنهان منی.

 

[ سه شنبه 17 آذر 1394برچسب:, ] [ 15:34 ] [ هستی ] [ ]
دستم را در دست لحظه ات بگذار

دلتنگم

دستم را در دستِ لحظه ات بگذار

که آغوشِ این شهر افق ندارد

که خواهش بزرگی‌ ‌ست

دلتنگ نبودن در فاصله ها

و آرزو ی زیبائی ست

بودن در کنار تو.

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

ادامه مطلب
[ سه شنبه 17 آذر 1394برچسب:, ] [ 13:55 ] [ هستی ] [ ]
دوستت دارم

دوستت دارم عزیزم 

و این زیباترین شعر جهان است 

وقتی با دلتنگی توام می شود.

 

هر بار فکر می کنم 

اگر زمان به عقب باز می گشت 

من دوباره 

دستت را می گرفتم 

این بار محکم تر

و دو تایی به سرنوشتم می آمدیم .

 

[ سه شنبه 17 آذر 1394برچسب:, ] [ 13:52 ] [ هستی ] [ ]
فقط با تو آرامم

آرامم 

دارم به‌خیال تو راه می‌روم 

به‌حال تو قدم می‌زنم 

 

آرامم

دارم برای تو چای می‌ریزم 

کم رنگ و 

استکان باریک 

پر رنگ و 

شکسته قلم 

 

آرامم

دارم برای تو خواب می‌بینم 

خوابی خوب 

خوابی خوش 

خوابی پر از چشم‌های قشنگ تو

صدای جانم گفتن تو و

برای تو مردن من

 

آرامم

به‌خوابی پراز خیلی دوستت دارم

پر از کجا بودی 

پر از سلام ، دلم برای تو تنگ شده است 

دارم برای تو خواب می‌بینم

 

آرامم

کنارتو حرف می‌زنم 

چای می‌ریزم 

تنت را بو می‌کنم و 

لبت را می‌بوسم 

دستت را می‌گیرم و به‌ سمت پاییز قدم می‌زنم و 

دل به‌دریا می‌زنم 

 

و به تو سلام می‌کنم 

سلام علاقه‌ی خوبم 

علاقه‌ جان من 

من به خیال تو 

با یاد تو 

آرامم

 

می‌دانی 

من مدتهاست به دوست داشتن تو آرامم

دوستت دارم آرامش من...

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

ادامه مطلب
[ دو شنبه 16 آذر 1394برچسب:, ] [ 16:48 ] [ هستی ] [ ]
تو در من می تپی

تو در من می تپی

و من آغاز می شوم

با من راه می روی

و برگهای زرد از من فرو می ریزد

در من قدم می زنی

و هزار جوانه از من می روید

با من سخن می گویی

و حرفهای تو شعر می شود

شعر من

من ترا می نوشم در آب در چای

زیر دندانم طعم تو چون عسل

چون خوشه انگور

من ترا  می بویم

با عطر گل ها

من ترا می بینم

هر دم در هر نفسم

وقت سحر هنگام غروب

در زیر آسمان عشق خودم

و ترا می خوانم در یک شعر قشنگ

هر کجا هستی  و می روی برو

فقط باش ...

 

[ دو شنبه 16 آذر 1394برچسب:, ] [ 14:41 ] [ هستی ] [ ]
بنشین تماشایت کنم

عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم

اکنون که پیدا کرده ام ، بنشین تماشایت کنم

 

الماس اشک شوق را تاجی به موهایت نهم

گل های باغ شعر را زیب سراپایت کنم

 

بنشین که با من هر نظر ، با چشم دل ، با چشم سر

هر لحظه خود را مست تر ، از روی زیبایت کنم

 

بنشینم و بنشانمت آنسان که خواهم خوانمت

وین جان بر لب مانده را مهمان لبهایت کنم

 

بوسم تو را با هر نفس ، ای بخت دور از دسترس

وربانگ برداری که بس ، غمگین تماشایت کنم

 

تا کهکشان ، تا بی نشان ، بازو به بازویت دهم

با همزمانی ، همدلی ، جان را هم آوایت کنم

 

ای عطر و نور توامان یک دم اگر یابم امان

در شعری از رنگین کمان آقای رویایت کنم

 

آقای رویاهای من ، خورشید دنیاهای من

امید فرداهای من ، تا کی تمنایت کنم ؟

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

ادامه مطلب
[ دو شنبه 16 آذر 1394برچسب:, ] [ 4:10 ] [ هستی ] [ ]
عبادت تو

راه عبادت تو کم نیست

با لبهایم پرستش می کنم تورا

ذکر نامت می کنم

بر لبانت بوسه می زنم

با گیسوانم پرستش می کنم تورا

روی پاهایت می ریزم

آغوشت را پنهان می کنم

به عرش می برم

به فرش می ریزیم

راه عبادت تو کم نیست برای من

با چشمانم

خیره درچشمانت ذکر می خوانم

روزی هزار بار پلکهایم را می بندم

دربیداری وخواب تورا می بینم

با هرتصویرت بپا می خیزم

این یک قیامت است

عبادت تو..

من به تو ایمان دارم

و تو می پرستم.

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

ادامه مطلب
[ یک شنبه 15 آذر 1394برچسب:, ] [ 14:50 ] [ هستی ] [ ]
از جنس پائیز

از جنس پاییزم

دلم گستره ایست به اندازه ی ابدیت

و ژرفایی به اندازه ی عشق

سرشارم از کهنه دردهای روح

 وپر از آرزوهای ناکام

هزارتوی افکارم را 

شهد خاطره ی با تو بودن شیرین می کند

و در کهکشان نگاهم 

ستاره ی  آرزوی تو را داشتن سوسو می زند

این سرنوشت است که

مصرانه بر همان پاشنه دوری از تو می چرخد

وقت تنگ است

آه ای آرامش من

وقت برای با تو بودن 

تو را داشتن

وبا تو نفس کشیدن

تنگ است...

 

[ یک شنبه 15 آذر 1394برچسب:, ] [ 14:27 ] [ هستی ] [ ]
اینجا دلم تنگ است

اینجا دلم تنگ است

چشمهایم را می بندم

و می روم به جایی

که تو به حدی عجیب

دوست داشتنی هستی

و من به شکلی عجیب تر

عاشق

آنوقت از دوستت دارم هایت

گل سر هایی می سازم

و روی موهایم می زنم

تا تو را محو تماشا کنم

 

 نه باید 

بروم به آنجا که

شروع فصلهای عاشقانه ست

و تو را در تمام آنها بتابانم

تا عاشقانه تر شوند

تا دل مجنون و فرهاد و رامین بلرزد !!!

و دل لیلی و شیرین و ویس آب شود !!!

 

 

اصلا باید فصلی بسازم

که با تو آغاز شود

باید بروم اول دنیا

فصلی بسازم

ــ به رنگ تو ــ

 ـ به رنگ من ــ

" سبز و ارغوانی "

بعد بروم آخر دنیا

و همه چیز را با تو تمام کنم

چشمهایم را باز می کنم

باز تو نیستی

و دلم تنگ تر می شود . . .

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

ادامه مطلب
[ شنبه 14 آذر 1394برچسب:, ] [ 18:45 ] [ هستی ] [ ]
این جا زنی زنده است

امروز روز دیگریست

روزی که می خواهم تو را

_ که عمری در شعرهایم مستتر بودی _

بارز کنم.

امروز می خواهم تو را از حاشیه ها بیرون بکشم

و به متن عاشقانه هایم بیاورم.

من می نویسم

که تو ببینی

و بخوانی

و بدانی

و تو می بینی

و می خوانی

اما . . .

پشت این همه قافیه و ردیف

زنی زندگی می کند

نه !

 

زنی زنده است

که هنوز . . .

 

تو اما غم به دل راه نده !

دستش را بگیر

و با او لا به لای درختان سیب قدم بزن

و سرخترین سیب را برایش بچین

و اگر دسته ای از گلهای وحشی را برایت چید

به یاد بیاور

که

اینجا زنی زنده است به یاد تو . . .

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

ادامه مطلب
[ شنبه 14 آذر 1394برچسب:, ] [ 15:47 ] [ هستی ] [ ]
به تو فکر می کنم

به شب تکیه داده ام

و به تو فکر می کنم

شب همیشه با من صمیمی است

کنار من چهار زانو می نشیند

و با افکاری که همه اش متعلق به توست

ماه را خط خطی می کند.

جای ماه تو باید می نشستی

تا شب هنگام 

وقتی دور از تو دلم می گیرد

از آسمان تورا در آغوش می کشیدم.

 

راستی

چشمانت...

می خواهم جهان را به رنگ چشمانت کنم

و بعد بلند شوم

حرف حرف نامت را شماره بگیرم و اشغال کنم!

دوست ندارم کسی به جز من صدایت کند

من آدم حسود  ...

 ....

توکه مال  نیستی !

باشد 

شاید مال من نباشی 

اما درقلب و جانم که هستی

پس عاشقانه دوستت دارم.

[ جمعه 13 آذر 1394برچسب:, ] [ 18:28 ] [ هستی ] [ ]
برای تو

امروز را برای تو نفس می کشم

برای تو که 

ــ با یک نگاه ــ

نامت را درون چشمانم می شودپیدا کرد !

برای تو که لبخندت

روزهایم را به روزهای بسیار آینده گره می زند

و آرامش صدایت

دل دلهره هایم را می شکافد

امروز را برای تو زندگی می کنم

برای تو که نگاهت شرقی ترین

عشق دنیا را در دلم زنده می کند

و مهرت

جاودانه ترین لحظه ها را

در گذر حقیقت افسون زمان ثبت می کند

امروز را برای تو نفس می کشم

برای تو زندگی می کنم

ــ برای تو ــ 

 

[ جمعه 13 آذر 1394برچسب:, ] [ 12:36 ] [ هستی ] [ ]
این تویی..

به تو می اندیشم

و کلمه ها جان می گیرند

به تو می اندیشم

و زندگی زیبا می شود

به تو می اندیشم

و انتظار مفهوم می گیرد

به تو می اندیشم

و چشمانم برق می زند

به تو می اندیشم

و افکارم شعر می شود

و تو می خوانی

و همه چیز به نظرت آشنا می رسد

دوباره بخوان

قافیه ها را کنار بزن

این تویی

خود تو

که به شعرهایم احساس بخشیدی

و به احساسم عمق

این تویی

خود خود تو . . .

[ جمعه 13 آذر 1394برچسب:, ] [ 12:28 ] [ هستی ] [ ]
به تو که می اندیشم..

می گویند بالاتر از سیاهی رنگی نیست

اما هست!

بالا تر از سیاهی رنگ نبودن توست

که ماههاست به زندگیم پاشیده شده

ای ناز پرورده ی شعرهایم

 

به تو که می اندیشم

نثرهایم شعر می شوند

نامت را که می برم

کلمه ها جان می گیرند

و به پرواز در می آیند

 

صدای نفسهای تو

موسیقی موجیست پیوسته و نرم

که تاب و قرارم را به یغما می برد

 

و صدای نفسهای من

طنین پیچش نیلوفری خواهش هاست

برای آویختن به سترون بازوانت . . .

[ پنج شنبه 12 آذر 1394برچسب:, ] [ 19:18 ] [ هستی ] [ ]
این روزها...

این روزها هر جا که باشم تو را حس می کنم

عطرت تمام خلوتم را پر کرده

و حتی تا رختخوابم هم پیش آمده

 

آنجا که خیال انگشتانت لای موهایم

خطوط خاطره رسم می کند

و مرا به رویایی ترین خوابها فرا می خواند

خوابهایی که بی خیال فرسنگها ف ا ص ل ه 

تو را کنار من می نشاند

و به من فرصت تماشا می دهد..

توکه برایم عزیزترینی

برایم بهترینی

برایم تمام وجودی

پس بدان با تمام وجودم دوستت دارم.

 

 

[ پنج شنبه 12 آذر 1394برچسب:, ] [ 18:52 ] [ هستی ] [ ]
هنوز دیده به دیدارت آرزو مند است

راه می روم ...راه می روم

این کوچه ...آن خیابان

نه به زمین نگاه می کنم و نه به جاذبه های شهری

چشمهایم خسته از این جاذبه ها

به دنبال تصویریست دل پسند

تصویری از جنس تو

به دنبال صدایی آشنا

از جنس تو

که بگویی سلام و جان بگیرم

 

آه که از این زندگی هیچ کاری ساخته نیست

چقدر برایش سخت است که

تو را پیش چشمهای بی تاب من بیاورد

انگار با چشم باز نمی شود تو را دید

جایی آرام می نشینم و چشمهایم را می بندم

می بینی ؟ خیالت بیشتر از تو دوستم دارد

ساده می آید و می ایستد و نگاهم می کند و لبخند می زند . . .

خوب بلد است چطور بی قرارترم کند !

مثل خودت ،  در آغوشم می کشد  . . .

خیالت خوب است اما کافی نیست

چشمهایم را باز می کنم و فریاد می زنم

آه . . . کجایی ای تصویر دلخواه من ؟؟؟

[ پنج شنبه 12 آذر 1394برچسب:, ] [ 13:47 ] [ هستی ] [ ]
چشم تو را کجای جهان جستجو کنم؟

با ياد چشم هاي تو خوب است خواب من

از ابـرهـا كنــــــاره بگــــير آفتـــــــاب من

 

 رو بر كدام قبله به چشم تو مي رســـم؟

چيــزي بگـو پيــــــــامـبـر بـــي كتاب من

 

چشم تو را كجاي جهان جستجو كنــــم؟

پايان بده به تاب و تب بي حســـــاب من

 

 دور از شمايل تو چنـــــانم كه روز و شب

خنـــديده اند خلــق به حال خــــراب من

 

 از تشنگـي هــــــلاك شـدم، ساقيـا بيا

چيزي نمــــــانده از قدح پر شــــراب من

 

[ پنج شنبه 12 آذر 1394برچسب:, ] [ 13:36 ] [ هستی ] [ ]
مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه

صفحه قبل 1 ... 31 32 33 34 35 ... 47 صفحه بعد

آهنگ
دانلود آهنگ جدید کد راست کلیک ممنوع


  • شوم