شبی طولانی
شبی طولانی تر؛
از چشمان تو، نيست!
چند لحظه بيشتر ...
ترنّمی شيرين،
شعری خوش آهنگ،
ديبای غزل های زمستان،
سرد، دلچسب ...
خوردن چای، از دهان تو
يلدای زيبای شهر،
معشوق من،
آقایی، که دوستش دارم ...
در تو، نشسته است
در آغوش عطر گل یخ ...
نظرات شما عزیزان: