عشق و یلدا
عاقبت روزی تورا سرمست وشیدا میکنم
درمیان چشم مستت عشق پیدا میکنم
دست را در دست باران می گذارم باغرور
کوچەرا بابرف شادی باز زیبا میکنم
یک تفال میزنم بر حافظ حوری پسند
روی زیبای تورا من در غزل جا می کنم
باانار و سیب و اگر بزمت بە حال خوش نرفت
با دل خونین خود جشنی مهیا می کنم
جشن انگور وشراب چشم تو زیبا تراست
هرشبی را جز شب عشق تو حاشا می کنم
نازنینم دوست دارم جشن یلدای تورا
هرشبی را باتو باشم جشن یلدا میکنم
نظرات شما عزیزان: