آغوش
درد با درد فرق می كند ...
آستانه تحمل درد هم .
یکی دندان درد تا مردن میبردش ،
یکی با دست و پای شکسته هم ،
خم به ابرو نمی آورد ...
تجربه با تجربه فرق می كند .
یکی دردناک ترین تجربه اش ،
تصادف کردن با ماشینی است ...
که بی اندازه دوستش داشته .!
یکی دردناک ترین تجربه اش ،
این است که :
دیده ...
جانش صرف نظر از هرچه بوده ،
با دیگری می رود ...
گریه با گریه فرق می كند ...
یکی اشک هایش ،
از شوقِ بالاخره رسیدن است ،
به آنچه می خواسته ...
یکی اشک هایش ،
از شنیدن صدای شکستن قلبش ...
آدمها هیچ چیزشان مثل هم نیست ،
حتی شیوه غصه خوردنشان .
برای آرام کردنشان ... اما ،
می شود یک نسخه تجویز کرد :
آغوش ،
آغوش ،
و آغوش .........
نظرات شما عزیزان: