شادي داشتنت
شادي بغل کردنت سازي ست
که درست نمي شناسمش
درست مي نوازمش
نت به نت
نفس در نفس
تو از همه جا شروع مي شوي
و من هربار بداهه مي نوازمت
از هر جاي تنت
عزیز من
لم بده ، رها کن خودت را
آب شو در آغوشم
مثل عطر یاس فرا گیر شو
بگذار یادت بگیرم..
نظرات شما عزیزان:

آن چنان غرق تو بودم که خودم یادم رفت
خیره در چشم تو آنقدر که غم یادم رفت
نذر چشمان تو هر شب به حرم می رفتم
محو چشمان تو بودم که حرم یادم رفت
بین دستان تو با من دو قدم فاصله بود
دو قدم فاصله تنها، دو قدم یادم رفت
خواستم نام تو هر روز به یادم باشد
پشت دستم بنویسم... که قلم یادم رفت
کاش میشد به من و حرف دلم گوش کنی
کاش باور بکنی حرف خودم یادم رفت..!
پاسخ: هر حرف نام تو
را با عطر گلی می آمیزم
هر خواب گندمزاری را
با نسیم نگاهم بر تنت می نوازم
هر آوای پرنده ای را
ازصدای گرمت می گذرانم
هر شراب نابی را
با مستی لبهای تو مزه مزه می کنم
صدای تو باد را برمی گرداند
گل قشنگم
می خواهم در ابتدا و انتهای ذهنت ورق بخورم
می خواهم قبل و بعد ذهنت را ببوسم
گلم قشنگم
نفسم گرمی نفس های تو را فقط می طلبد..