ای که شب در مردمک های تو یلدایی تر است
خنده هایت راز و لبهایت معمـــــــایی تر است
با نگاهت شمس تبـــــریزی ترین داغ دلــــــــم
چشمهایم بلــــخ و لبهایم بخارایــــی تر است
در تـــــب آغوش تو بالا و پاییــــــن مـــــی پــرم
رقص ماهی بر تن ساحل تماشــــایی تر است
باز هم پیراهنـــت را حسن یوســـف می زنی؟
خواهش دستان من امشب زلیخایــی تر است
نظرات شما عزیزان: