بی پروا
چـه بی پروا وسوسه
بوسیدنت و آغوش
مــــردانه ات
در مـــن
رسـوب
کـرده
است
تــو را
بی پروا
می خواهـم
آغوشی را که
شـرعی بودنش را
فقط من تـایید می کنم
نظرات شما عزیزان:
به یاد تو...ببین و بگذر....خاطر به هیچ کس مسپار... |
|
|