به یاد تو...ببین و بگذر....خاطر به هیچ کس مسپار... |
دوستت دارم
دلت را ، وجودت را ، قلبت را به من بسپار؛
دستت را به من بده
به دستهایی که همیشه برای تو باز است
در من عشقی است
که به نام تو شعله میکشد
عزیزم
عزیز همیشه ام
چقدر دوستت دارم
و در نبودنت
دوست داشتن را درد میکشم
بگو کجای جهان ایستاده ای
که لحظه لحظههای نوشتنم هم دچار تو شده
تو در میان واژهای ذهن من
همیشه شعر میشوی
تو را نه آنگونه که تصور میکنی
که به آب شدن یک شمع
که درونش راز منوریست
دوست میدارم...
. سال نو مبارک
زلالترین شبنم شادی را همیشه بر لبانت آرزو دارم ❤️ نه برای امروزت، بلکه برای فردای هر روزت
ادامه مطلب بی تفاوتی
بی تفاوتی شبیهِ سرماست.
از بافت های سطحی پوست آغاز میشود و در اعماق حفره ی سینه ات جای دنجی برای خودش پیدا می کند تا سرِفرصت دور قلبت تار بزند.
تا سر فرصت پیچک وار دور ساق های پا بپیچد و جوانه هایش را در پاشنه ها فرو کند.
تا سر فرصت در رگ های دستانت ریشه بدواند در بستر ناخن ها بتابد.
تا میل نوازش را در انگشتانت بخشکاند.
تا پلک ها را بر عشق به دنیا ببندی.
رویت را از آدم ها بگردانی نفسِ عمیقی بکشی و برای همیشه بروی ...
کاش کسی نفهمد
سخت هست ولی کم کم یاد می گیری
در یک لحظه نقش چند نفر را بازی کنی!
گاهی
زنی باشی که مثل مردها
دوست داشتنت را با سیگاری دود کنی
گاهی
مادری که شبها پاشویه کردن رویاهایش
خواب را از چشمانش می گیرد
و گاهی زنی که گریه هایش
از پس سیراب کردن
تمام شمعدانی های دنیا بر می آید...
نگاهم را از خیلی هامی دزدم
کاری جز فکر کردن به تو
از دستم بر نمی آید!
کاش کسی نفهمد
در من زنیست
که تنها نقشش
در حسرت تو مردن است...
گرمی دست تو را محتاجم
ای صمیمی، ای دوست گاه و بیگاه لب پنجره خاطره ام می آیی
دیدنت... حتی از دور
آب بر آتش دل می پاشد
آنقدر تشنه دیدار تو ام
که به یک جرعه نگاه تو قناعت دارم
دل من لک زده است
گرمی دست تو را محتاجم
" دوست داشتن
دوست داشتن، چیزی شبیه به گم شدنه، توی یه آدم دیگه حالا هرچی کسی رو بیشتر دوست داشته باشی،
عمیقتر گم میشی...
یه جاهایی دیگه نمیدونی برای خودت داری زندگی میکنی یا برای اون
حالا دیگه همون آهنگی رو گوش میدی که اون گوش میده...
همون کاری رو انجام میدی که اون میخواد...
همون حرفی رو میزنی که اون دوست داره...
حالا دیگه حق داری حسادت کنی، حالا دیگه چشم به راه بودن معنی پیدا میکنه، حالا دیگه دوست داری نگران باشی...
از یه جایی به بعد، اون نفس میکشه تا تو زندگی کنی...
«آدم برای دوست داشتن، به دلیل احتیاج نداره، اما برای زندگی کردن بهانه میخواد».
دلم گرفته
ما نسل دلم برایت تنگ شده های ادیت شده،
دوستت دارم های ارسال نشده،
صدایت آرامم میکند های نگفته و
چک کردن های دم به دقیقه هستیم....
عشق و درد
هر که شد شوریده تر بی خویش تر هرکه عاشق تر یقین دل ریش تر
عشق را با درد قسمت می کنند
هرکه بامش بیش برفش بیش تر
ادامه مطلب تنها دلخوشی
پشت پنجره ی شعر ایستاده ام
به تو نگاه می کنم
تو
تنها دلخوشی منی،
وفقط
از پشت همین پنجره
دیده می شوی!
نمی شود
می توان گفت: بی خيال امّا بی خيال نبود!
نمی شود بود!
چطور بی خيال شويم وقتی هر
تكه مان جایی افتاده است
فقط می توانيم وانمود كنيم
سكوت كنيم و شبها نخوابيم...
عشق...
عشق همیشه وجود داره حتی در اوج ناراحتی
به موندن و رفتن نیست
عشق فقط یک بار برات اتفاق می افته
و تو فقط همون یک بار
می تونی با تموم وجودت لمسش کنی
عشق وقتی که
مدام از خودت می پرسی
الان اون کجاست
و داره چیکار میکنه
عشق شبیه یک معجزه س
نمی شه توصیفش کرد
اگه بخوای بهش ایمان بیاری
حتما باید با چشمات ببینیش
عشق وقتی که
دستشو محکم در دستت می گیری
تا بهش بگی
از هیچ چیز نترسه
عشق وقتی که
بغلش می کنی
و دلت می خواد
زمان در همون لحظه متوقف بشه
عشق وقتی که
نگاهش می کنی
و خودتو
در نگاه اون جا میذاری
برای دوست داشتنت حاضرم
مثل یه ماهی
تو اقیانوس چشمات شنا کنم
تا به جزیره آغوشت برسم
برای دوست داشتنت حاضرم
از خودم بگذرم
فقط برای اینکه
تو احساس آرامش کنی
عشق فقط وقتی که
رویای اون میتونه
ترو به دور دست ها ببره
عشق وقتی که
عطر موهاش
با نفس های تو
آمیخته میشه
عشق وقتی که جز اون کسی و نمیبینی
عشق وقتی که می فهمی اون همه چیز توئه ...
کاش
کاش فردا صبح اتفاق قشنگی بیفتد
در آیینه تو را ببینم که خیره
نگاهم می کنی و با سکوتت
از ماندن می گویی
من به تو تعلق دارم
من به تو تعلق دارم گوش کن
هر تپش قلبم فریاد نام توست
نمی گویم عاشقت هستم
چرا که عشق
در برابر تو واژه ی حقیری ست
تو خورشیدی هستی که
در روز های سرد زندگی ام
طلوع کردی
گرمایی که اکنون احساس می کنم
تنها دلیلش
وجود مهربان توست
لبخند ملیحت
حالت معصومانه چشمانت
و آهنگ دلنشین صدایت
به من حق بده
وقتی که مرا صدا می زنی
از شدت اشتیاق
گونه هایم سرخ شود
شریک شادی و غمت هستم
وقتی تو دستم را می گیری
از طوفان های زندگی نمی ترسم
روز های بارانی را
تنها بخاطر تو دوست دارم
چرا که می توانم
به تو بگویم
اندازه تمام این قطره ها
دوستت دارم ...
عشق
عشق خیلی خنده دار است خیلی هم گریه دارد
عشق یا هست یا نیست!
اگر نیست که نیست اما اگر هست
اگر باشد، اگر یافت شود در تو
آن وقت دیگر تو نیستی
دل تنگ تر
پنج شنبه ها دل تنگ ترم!!
منم و چای
چشم به ایوان
باز باخیالت ...
دلم راگرم کردی.!
چایم را سرد.
ادامه مطلب |
|