فراموش نمی کنند فقط خسته می شوند
آدمها "فراموش نمیکنند" و فقط، یاد میگیرند
گفتن دلتنگی، دلتنگی را رفع نمیکند!
دلتنگی را کم نمیکند "دو برابرش" میکند فقط
یاد میگیرند که زل زدن به عکسِ یک آدم رفته به
عکسِ یک آدمِ فراموشکار دردی را دوا
نمیکند، فقط «درد روی درد می شود» فقط یاد
میگیرند در آوردن خاطرات از آن ته تههای ذهن
هیچ نتیجهای ندارد جز بغض و یک هفته
دل درد از سر زیادهروی در غصه خوردن، آدمها
فراموش نمیکنند، فقط یاد میگیرند سلیقه شان
را عوض کنند، پیراهنهای چهارخانهشان
را با پیراهن ساده "عوض کنند" و به جای قرمز
محبوب سرمهایمنفور بپوشند فقط یاد میگیرند
زدن همان عطر همیشگی، خوردن عصرانه
و پای سیب توی همان کافه همیشگی عصرهای
پنج شنبه را باید ترک کنند! باید "عادتشان" را
عادت دهند به بوهای جدید کیکهای جدید
کافه و عادتهای جدید آدمها فراموش نمیکنند
فقط "یاد میگیرند" یک وقتهایی، خواستنشان
نتيجهاش نمیشود داشتن، نتیجهاش
میشود "نرسیدن و نرسیدن و نرسیدن" آدمها
فراموش نمیکنند، فقط از یک جایی به بعد از
دوباره به یادآوردن خسته میشوند...
نظرات شما عزیزان: