از جنس پاییزم
دلم گستره ایست به اندازه ی ابدیت
و ژرفایی به اندازه ی عشق
سرشارم از کهنه دردهای روح
وپر از آرزوهای ناکام
هزارتوی افکارم را
شهد خاطره ی با تو بودن شیرین می کند
و در کهکشان نگاهم
ستاره ی آرزوی تو را داشتن سوسو می زند
این سرنوشت است که
مصرانه بر همان پاشنه دوری از تو می چرخد
وقت تنگ است
آه ای آرامش من
وقت برای با تو بودن
تو را داشتن
وبا تو نفس کشیدن
تنگ است...
نظرات شما عزیزان: