خودم را در تــــو میبـینـم تمـــام آرزویــم باش
نمازعشق که می خوانـــم توآداب وضویم باش
عجب شیرین زبانم مــن زمانی ازتو می گویم
بیا ای عشق رویـــایی تــمام گـفتـگـویـــم باش
نمی خواهم که درقلبم بجز تـــوخــاطری باشد
مــــرا لـبـریـزاز خــودکــن تمام آبــرویم باش
نمی خـواهم نفس های سراسرخالی از عشقت
بــــرای زندگی کــردن نفس های گــلویم باش
نظرات شما عزیزان: