مرا صدا بزن...
در لحظه هاى تنهایى ام
خیال تو را مى بوسم
و در لابه لاى سکوتم
تو را فریاد مى زنم
و در همه ى نفس هایم
هواى تو را
نفس مى کشم
مثل همان شاعر قدیمى ، مثل نیما
" تو را من چشم در راهم شباهنگام "
شباهنگام
مرا صدا بزن
مرا به خلوت حضورت ، میهمان کن
و از دردها و هَمهَمه ها
رهایم کن.
نظرات شما عزیزان: