نگاهت را به آفتاب گره بزن
واژه ها
در نگاه امن تو شعر می شوند
آقای من
نگاهت را به آفتاب گِره بزن...
ببین که زندگی چگونه در نگاهت میبارد
پنجره را برای تو باز کرده ام
عطرت به باد بسپار...
ببین که این زندگی
چگونه در آغوش تو نفس می کشد
حسی در تو پنهان است که بوی بهار می دهد
حضور تو آفتابیست که
میباردُ
میباردُ
میبارد
تو
عشقت
نمِ باران دارد...
نظرات شما عزیزان: