بیا و از وسط راه ناگهان برگرد
بیا و از وسط راه، ناگهان... برگرد
هوای گریه زیاد است، مهربان برگرد
غروب تلخ و غم انگیز شهر میگوید
شروع صبح دل انگیز آسمان ، برگرد
تو پر کشیدی و رفتی، قفس برایم ماند
پرنده ای که ندارم ، به آشیان برگرد
"چراغ رابطه ی ما اگر چه تاریک است"
فروغ روشن کاشانه بی امان ، برگرد
روان به جسم من خسته نیست،میگویم...
نفس نفس زدنم با تو توأمان ، برگرد
مرا که چاره بجز صبر پیش رویم نیست
ببین و از وسط راه، ناگهان...برگرد
نظرات شما عزیزان: