دلیل زنده بودنم ...
نبودن کسی، رفتن کسی که دوستش داری
مانند قطع شدن دست است.
مشکل یادآوری روزهایی ست که دست داشته ای،
مشکل این است که اکنون به کمترین نشانی از آن راضی هستی.
دلت میخواهد دستت بخارد
با آن یکی دستت بخارانیش
همین خود، دلیل زندگی ست.
مشکل،
نبودن دلیل است ..
بی دلیل زنده بودن سخت است ...سخت.
تنها دلیلی که باهاش خوشم رسیدن به توست عزیز دلم..
پس توئی تنها دلیل نفس کشیدنم عزیزم
نظرات شما عزیزان: