تو بهشت منی
بعضى ادما هستن كه تبركن ،
يه تيكه ازخاك بهشتُ ...
خود خدا ريخته تو ظرف ،
به جاى آب ،
گلشون با گُلاب سرشتند .
خود " يدالله فوق ايديهمش "
آستين بالا زده ،
جفت پا پريده تو ظرف وجوديشون ،
" نفخت من روحى " كه ميگن ،
شامل اين دسته ميشه ،
كار خدا كه تموم شده با اين آدم ها ،
يكم عقب عقب رفته ...
تا بتونه خوب اين اثر هنريشو نگاه كنه ،
خب يه چيزيش كمه هنوز ،
خودشه ...
نمكش كمِ ...
مواد لازم و كافى ،
خب ،
حالا من يه لبخند از ته دل بهش ميدم ...
حالا شدى بانمك ...
بذار ببينم يه قلب مهربون ،
با يه جفت چشم خوشگل ...
كار ديگه تمومه ،
بعد ته دلش گفته :
" فالله خير حافظا و هو ارحم راحمين "
و فوت كرده بهش .
بعضى آدمها هستند كه ،
خود خدا ،
هر شب قبل خواب ميبوسدشون ،
براشون دعا ميكنه ،
ساعت قلبشونو ...
با قلب خودش ميزون ميكنه ،
و تو گوششون جاى لالايى ميخونه ...
" فتبارك الله احسن الخالقين "
قدر اين ادمها را بدونيد ...
تو همونی هستی که باید قدرشو دونست
و من به وجودت و به بودنت و به داشتنت افتخار می کنم و می بالم.
نظرات شما عزیزان: